پسری با کفش های کتانی

تمرین سانسور نکردن حرف دل

پسری با کفش های کتانی

تمرین سانسور نکردن حرف دل

دیشب یه پشه نیشم زد

دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم

نظرات 2 + ارسال نظر
ساقی دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:05 ب.ظ

دوستش داشتم..مخصوصااونجایی که بهت گفت:بابا..میبینی چه زودمیشه نامتجانس هارومتجانس کرد؟!!!!

داداا دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:35 ب.ظ

ممنون از نظارتت ...این پشه خیلی حس خوبی بهم میده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد