سلام...
۲ مدل رفیق داریم... البته این مال قدیمه...
الان بالای هزار مدل رفیق داریم ...وارد بخش رفقا نمیشم چون خوابن..
همون دو مدل رو میگم تا به قرارمون برسیم...
یه مدل رفیقیه که میخواد و میتونه بیاد بهت سر بزنه...
تو هم میخوایش و میری بهش سر میزنی...
یه مدل رفیق هم داریم میخواد ولی نمیتونه بیاد بهت سر بزنه و ببینتت...
تو هم میخوایش و نمیری بهش سر بزنی...
دسته اول شامل تمام آشنا ها و دسته دوم نیز شامل تمام آشناها میشه...
نامرد؟ نه!
نارفیق؟ نه بابا !
نه عزیز، بهش میگن اون عزیز از دست رفته...
همون که چند وقتیه اسیر خاک شده و عکسش روی سنگ حک شده
همونی که همه میگیم میخوایمش و نمیریم ببینیمش..
همونی که با هم بودیم تا وقتی که با هم، بودیم!
امروز رفتم پیششون ، اونجا گریه بخشی از صورت آدماست...تعجبی نداره شنیدن صدای ناله..
اونجا همه با ادبن...
اونجا همه نزدیک اون دنیا میشن!
بعد زیارت اهل غبور که اکثرشون رو دوستام تشکیل میدن که جوون جوون ...
رو به دوستم گفتم، امشب هم حوص کردم مثل شبی که خدا بیامرز سجاد رو خاک کردیم... بریم تو یکی از قبرا لا لا کنیم...
گفت تو قبرش رو نشون کن ، نگهبان شب با من..
اینقدر هر روز رفته سر قبر داداشش تو این دو سه سال همه میشناختنش!
از دور میدیدم که داره با نگهبان صحبت میکنه .نگهبان هم نگاهش به زمین داشت گوش میکرد...
نگهبان زد رو شونه حسین و سرش رو تکون داد به علامت همکاری..
بعد هم که حسین شصت دستش رو بهم نشون داد خیالم راحت شد که خیالم راحت میشه امشب...
قرارمون امشب تو همون قبرای خالی که نشونشون کردم..
الان دارم راهی میشم برم...
نمیدونم باید جای کسی رو خالی کنم یا نه... اما یه پیشنهاد دارم...
حتما این برنامه رو تا زنده هستید یک بار امتحان کنید... البته با کسانی که بهشون اعتماد دارید..
از شوخی کردن هم بپرهیزید...
شبتون بخیر..
راستی اگه این رو خوندید یه فاتحه واسه رفتگانتون و بعدش هم واسه من بخونید!
فردا این داستان که چرا بریم و چرا باید به رفتگان سر زد کامل مینویسم..
عمرا" بتونم
موفق باشی، شب سختیه